سیلواناسیلوانا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

سیلوانا(دختر بهشتی )

هفته پانزدهم

سلام نی نی عزیزم سلام جیگر طلای مامان منو شما به سلامتی وارد هفته پانزدهم از زندگی آبی شما شدیم . من خیلی خوشحالم و خیلی هم حالم خوبه کلی هم ذوق می کنم که دارم مادر می شم و همیشه با شما صحبت می کنم . و اما تغییرات من و شما در این هفته یعنی هفته پانزدهم: در هفته پانزدهم بارداری بعضیها دردهای شدیدی در کشاله ی رانها احساس می کنند. امکان دارد که این دردها شما را نگران کند اما دلیلی برای نگرانی نیست طول جنین 17 سانتیمتر و وزن جنین 180 گرم است... در این هفته جنین پانزده هفته ای است. رشد سریع و باور نکردنی ادامه دارد و از غضروفها استخوان تشکیل می شود. بچه ی تازه به دنیا آمده دارای 300 تکه استخوان در بدن خود است. اما بعد از تولد ...
31 خرداد 1391

هفته چهاردهم

جیگر مامان کوچولوی دوست داشتی من من و شما وارد هفته 14 از زندگی جنینی شما شدیم و داریم به سلامتی جلو می ریم و من از اینکه شما گل من که دارید بزرگ می شید خیلی خوشحالم و از شادی در پوست خودم نمی گنجم . الحمدا... که حالم هم بهتره و بجر کمی که معدم می سوزه خیلی هم حالم خوبه تغییرات شما در این هفته : در هفته چهاردهم بارداری با كاهش و از بین رفتن تدریجی عوارض اولیه حاملگی مانند تهوع، خستگی و درد سینه، شما انرژی بیشتری به دست آورده و از تغییرات بدن خود احساس خوشایندتری خواهید داشت... طول جنین 16سانتی متر است و وزن آن 135 گرم است   در این هفته جنین چهارده هفته ای است. لب بالایی که در طرف فوقانی است در ای...
24 خرداد 1391

هفته سیزدهم

سلام یه دونه مامان من و شما وارد هفته سیزدهم شدیم و همچنین وارد ماه چهارم  قربونت برم که داری به سلامتی بزرگ می شی و اما تغییرات شما در هفته سیزدهم: لایه ی موی جنینی قبل از تولد از بین می رود. طول جنین 12 سانتیمتر است و وزن آن 100 گرم است در این هفته جنین سیزده هفته ای است. بدن به سرعت رشد می کند و پاها بلند می شوند. همچنین استخوانها قوی می شوند. عضلات قوی می شوند و به زودی مادر می تواند حرکات جنین را احساس کند. در این هفته گوشها به مکان اصلی خود می رسند و به طور واضح دیده می شوند. حالا جنین مانند یک بچه ی کوچک به نظر می رسد. پوست آنقدر نازک است که رگها دیده می شوند. در پوست یک لایه ی نازک مو به وجود می آید. لایه ای که تمام بد...
21 خرداد 1391

بدون عنوان

سلام گل من روز چهارشنبه صبح به همراه پدر جون رفتیم برای غربالگری سه ماهه اول بارداری . رفتم آزمایشگاه نیلو بعد از دادن آزمایش خون یه مطبی رو معرفی کردند که برم برای سنو گرافی وقتی رسیدم ساعت حدود 5/11 صبح بود گفت برید ساعت 1بعداز ظهر بیاید ما هم رفتیم توی پارک ساعی نشستیم و کلی بهمون خوش گذشت . ساعت 1بعداز ظهر رفتیم در کمال تعجب دیدم حدود 10 نفر دیگه توی نوبت هستن که هنوز کارشون تموم نشده وقتی پرسو جو کردیم گفتند چون بچه ها رخ نمینمایانند به خاطر همین خیلی طول می کشه وقتی نوبت به من رسید ساعت 3 بعد ظهر بود دفعه اول که رفت شما خسته شده بودید و می خواستی بخوابی پشتت رو هم کرده بودی به خانم دکتر و خوابیده بودی . رفتم بی...
20 خرداد 1391

از پنج شنبه تا دوشنبه

روز چهار شنبه روز آخر کاری بود و از پنج شنبه تا دوشنبه هفته بعد تعطیل هستیم . روز پنج شنبه صبح عمو نادر شوهر خاله مریم از بروجرد اومد تا خاله رو برگردونه خونشون من هم خیلی ناراحت بودم که خاله داره برمیگرده بره خونشون. آخه خاله خون توی اون مدتی که پیش منو نی نی بودند که به ما لطف داشتند و کلی مارو پروار کرده بودند درسته من وزنم اضافه نشد ولی خیلی به منو نی نی می رسیدند . حداقل وقتی مامان جونی می رفت خونه خاله خونه بود و کلی با همدیگه صحبت می کردیم و خوش می گذروندیم. خلاصه عزیز جون و خاله زهرا هم اومده بودند خونه ما تا هممون دور هم باشیم و خوش بگذرونیم . من به همراه عزیز جون صبح بلند شدیم و ماشین و برداشتیم و رفتیم تره بار و کلی خرید کردیم...
16 خرداد 1391

هفته دهم و یازدهم و دوازدهم

عزیز مامان سلام کوچولوی دوازده هفته ای مامان سلام الان من و شما وارد هفته دوازدهم از هفته های با هم بودن رو می گذرونیم و شما داری واسه خودت بزرگ و بزرگتر می شی و آماده می شی بیای بغل مامانی عزیزم و اما تغییرات شما در این هفته: در این هفته جنین دوازده هفته ای است. سر هنوز هم نسبت به باقی بدن بزرگتر است، اما گردن و کمر قدرت نگه داشتن آن را دارد. موها حالا دیگر قابل تشخیص هستند. ششها همچنان به رشد خود ادامه می دهند و جنین مقدار کمی از آب بچه را تنفس می کند. خیلی مهم است که ششها در این زمان خوب رشد کنند. دهان جنین کم کم دارای بزاق می شود. عضلاتی که برای مکیدن لازم است رشد پیدا می کنند. به همین دلیل گونه های نوزادها چاق و صورت آ...
7 خرداد 1391

سه روز مرخصی استعلاجی

جیگر مامان سلام روز شنبه خونه مادر بودیم که بعد از اینکه برای یه چند دقیقه ای نشسته بودم احساس درد خیلی زیادی در ناحیه زیر شکمم داشتم که زنگ زدم مشاوره بیمارستان گفتند استراحت کن و دوش بگیر اگه خوب نشدی بیا بیمارستان. خلاصه تا صبح هر طوری بود تحمل کردم و بعدازظهر ساعت 2 رفتم بیمارستان که دکتر خودم هم بود . گفت یه دلیل اینکه داره شکمت بزرگ میشه این دردها هست و باید استراحت کنی و خیلی هم نشینی و به من و نی نی سه روز استراحت داد که از روز دوشنبه شروع شد و چون مامان جون پنج شنبه و جمعه هم تعطیله ما امروز اومدیم . الان هم حالمون بهتره ولی خیلی نباید مامان جونم بشینه که دوباره شکمش درد بگیره. ...
6 خرداد 1391
1